❣️عصب شناس آینده❣️

امروز هم گذشت .کار‌های مفید کمی‌انجام دادم . حداقلش این بود که رفتم خونه خالم و حالم یکم عوض شد . وگرنه درس که کلا نخوندم ...

سلام بچه‌ها . یه راست برم سر اصل مطلب ! راستش الان افسردگیم کمه ، وسواس فکریم کمه یا صفره ، وسواس عملی اصلا ندارم ، خیالبافی‌هامم در حد قابل کنترلن ، اضطرابم برام تعریف نشدس ... ولی نمیتونم بخونم . بازم تنبلی میکنم . نمیدونم چرا از وقتی شکست قبلی رو خوردم نمیتونم رو پای خودم وایسم . دفعه قبل روزی هفت ساعت هم حتی میخوندم ولی جمعه‌ی اون هفته دو ساعت یا کمتر خوندم و شنبه بعدش هم کم خوندم و همینطوری که داشتم کم میخوندم یه ضربه عاطفی خیلی تأثیرگذاری هم خوردم که دیگه نمیتونستم بلند شم . از اون موقع تا الان با اینکه همه مشکلات حل شدن ولی بازم نمیتونم برم سراغ کتابا ... منی که میخواستم ده ساعت در روز بخونم و برنامه ریزیم برای هشت ساعت در روز بودش و هفت ساعت میخوندم الان حتی یک ساعتم نمیتونم بخونم .

حالم دوباره گرفته شد . راستش انگار زیادی تنها موندم . از صبح تا حالا فقد خودم تو خونم . دلم گرفته ... پیش خودم بعضی وقتا میگم مگه میشه یه نفر انقدر تنها باشه و بتونه زندگی کنه ? خیلی ادم هنرمندیم پس 😂

در ادامه پست قبلی باید بگم که طبق بررسی‌های انجام شده ...!😂 تا الان افسردگیم به شدت کم تر شده چون فشار روانی‌‌‌ای روم نیست ولی وقتی مادر خونه بود همش استرس داشتم که بهم گیر نده یا اگه گیر میده چیکار کنم که ولم کنه یا همش حس میکردم مثل ماشین کنترلی زیر نظر گرفته شدم و اختیار زیادی از خودم ندارم ولی الان واقن دارم از خوشحالی میترکم 😂 تازه میفهمم ارامش ینی چی .... بیچاره خانوادم چطور میخوان اون دنیا یه لنگه پا جواب پس بدن.... 😊

حالم بلخره بعد از چندین روز و یکی دو هفته خوب شدش . البته تا این ثانیه منظورم بود ... چون کلا اخلاقم نوسانیه .

بیماری‌های اعصاب رو که الان پیگیری کردم ،چندین زیرشاخه دارن . یه زیر شاخش توهم‌هاست . تو قسمت توهم‌ها ، ظهور خدا به انسان و برون فکنی رو هم دیدم . با اینکه این دوتا اصلا توهم نیستن ولی توهم محسوب کردنشون ! مثلا طبق این نوشته‌ها بریم جلو مجبوریم حضرت ابراهیم یا موسی یا کسایی که عارف هستن و برون فکنی میکنن رو هم متوهم در نظر بگیریم ... باید آستینامو بزنم بالا برم درمورد این چیزا تحقیق کنم ...